مقایسۀ «وجود و ماهیت» در فلسفۀ توماس آکوئینی و ملاصدرا

Authors

خلیل الله احمدوند

سمیه ملکی

زهرا یزدانی داغیان

abstract

اندیشه های توماس آکوئینی و ملاصدرا با اتکا بر اعتقادات مذهبی و دینی بر شالود ة کلمة «وجود» بنا شده است. توماس در میان فلاسفة مسیحی قرون وسطی تفوق فعل وجود را بر ذات کاملاً درک کرد. درواقع آن چه برای توماس در مرتبة اول اهمیت قرار دارد، اولویت هستی و وجود است و ملاصدرا نیز در فلسفة اسلامی با قراردادن وجود (و نه موجود) به عنوان موضوع مابعدالطبیعه، انقلاب بنیادینی در تفکر اسلامی به وجود آورد. هرچند توماس و ملاصدرا، در اعتقاد به وجود اعلی و صفات او با یک دیگر اختلاف نظری ندارند، هنگام بیان و وصف و در خصوص تشریح ساختار وجود، مغایرت هایی میان آنان بروز می کند. در این مقاله کوشیده ایم به مقایسة آرا و اندیشه های این دو فیلسوف در خصوص مباحث هستی و ذات یا وجود و ماهیت بپردازیم.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

مقایسۀ دیدگاه توماس آکوئینی و ملاصدرا در باب حدوث یا قدم عالم

مقالۀ حاضر نحوۀ نگرش دو متفکر اسلام و مسیحیت یعنی توماس آکوئینی و ملاصدرای شیرازی را نسبت به مسئلۀ حدوث و قدم عالم بررسی می‌کند. توماس آکوئینی با دو اندیشۀ متفاوت روبروست: یکی قدم عالم که مبتنی بر نظریۀ ارسطو و پیروان اوست؛ و دیگری حدوث زمانی عالم که برگرفته از متون مقدس مسیحی است. وی دلایل مطرح شده بر اثبات قدم زمانی عالم را قانع‌کننده نمی‌داند و مورد نقد قرار می‌دهد. آکوئینی اگرچه حدوث زمانی ...

full text

مقایسۀ دیدگاه توماس آکوئینی و ملاصدرا در باب حدوث یا قدم عالم

مقالۀ حاضر نحوۀ نگرش دو متفکر اسلام و مسیحیت یعنی توماس آکوئینی و ملاصدرای شیرازی را نسبت به مسئلۀ حدوث و قدم عالم بررسی می کند. توماس آکوئینی با دو اندیشۀ متفاوت روبروست: یکی قدم عالم که مبتنی بر نظریۀ ارسطو و پیروان اوست؛ و دیگری حدوث زمانی عالم که برگرفته از متون مقدس مسیحی است. وی دلایل مطرح شده بر اثبات قدم زمانی عالم را قانع کننده نمی داند و مورد نقد قرار می دهد. آکوئینی اگرچه حدوث زمانی ...

full text

معانی وجود از نظر توماس آکوئینی

توماس آکوئینی برای «وجود» از واژة esse)) بهره می‌گیرد و در کتاب‌های مختلف خود معانی‌ای برای آن می‌آورد. در «جامع علم کلام»، وجود را به دو معنا می‌داند: ۱ـ فعل وجود داشتن، و ۲ـ رابط قضایا. توماس معنای دوم را برای خداوند نیز به کار می‌برد. در کتاب «دربارة وجود و ماهیت» نیز با تأثیر از ارسطو برای وجود دو معنا می‌آورد؛ وجود در معنای اول بر ده مقوله، یعنی جوهر و اعراض اطلاق می‌شود و در معنای دوم، را...

full text

تمایز وجود و ماهیت بر اساس تفسیر آنتونی کِنی و ژیلسون از توماس آکوئینی، در مقایسه با ملاصدرا

بحث از ارتباط میان وجود و ماهیت در ممکنات، از جمله مباحث جدی و بحث برانگیز در تاریخ فلسفه است و کمتر فیلسوفی را در قرون وسطی و عالم اسلام می توان یافت که از آن سخن نگفته باشد. سابقه این بحث را حتی تا پیش از قرون وسطی، در مابعدالطبیعه یونان باستان بویژه ارسطو و افلوطین نیز می توان ملاحظه نمود. البته در ارسطو به طور جدی این بحث مطرح نیست چرا که او موجود را همان جوهر می داند که امری یکپارچه است. ا...

15 صفحه اول

توماس آکوئینی و فلسفه

در تبیین اندیشة توماس عده‌‌ای آن را نمونة اعلای فلسفة مسیحی و فلسفة جاویدان خوانده‌اند و عده‌‌ای دیگر نیز او را متکلمی کامل نامیده‌اند و بر هماهنگی کامل میان عقل و ایمان در آثار او تأکید کرده‌اند. در این مقاله، سعی شده تا نشان داده شود که اندیشة توماس را نمی‌توان یک فلسفه دانست و اصطلاح فلسفة مسیحی برای آن مناسب نیست. توماس سعی کرد مسیحیت پولسی-یوحنایی را، علی‌رغم تقابلی بنیانی، با تفکر مشائی ج...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
حکمت معاصر

Publisher: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی

ISSN 2383-0689

volume 4

issue 1 2012

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023